دایانادایانا، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره

پرنسس دایانا دختر زیباروی ما

👸🎊وبلاگ پرنسس دلینا آرام دل ما👈🎊👸پایین صفحه پیوندها👇👇

ایام شیرین 3سالگی تاج سرم

دست من توی دستاتو سهم منه همه دنیاتو جونه منی میمونم باتووو هرشب تو خوابمی رویاتو بگوبه خود من حرفهاتو میدونی نمیگیرن جاتووو فقط با تو عشقم میتونم آروم شم بازم مثه هرشب بیا تو آغوشم روهر کی به جزتو چشمامو میبندم تورو میبینم تو آیندم وقتی که پیشمی خوشحالم عشق اومده باتو دنبالم چه سال خوبیه امسالم عشق تورو تا دلم فهمید زندگی واسه من خندید خوشبختی بارون شدو بارید فقط با تو دخترم میتونم آروم شم بازم مثه هرشب بیا تو آغوشم روهر کی به جزتو چشمامو میبندم تورو میبینم تو آیندم عاشقانه میپرستمت دختر قشنگم ممنون از خالهای عزیزترینم و همچنین خاله نازن...
15 مهر 1395

تولد سه سالگیت مبارک پرنسس عزیزترینم

قربونت بشم تاج سرم پرنسس خوشگلم قشنگترین معجزه خدا باادب و خوش زبون ترین دختر دنیا دایانا نفسم تولد سه سالگیت مبارک. امسال تولدت متفاوت تر از هرسالی بود و البته واسه شما فوق العاده جذاب تر، جشن نبود شادی نبود دلمون پر از حسرت نبود باباجون مختاره ولی واسه شاد کردن گوهر باارزش زندگیمون چند روز گذشته من و بابایی تمام کار و گرفتاریهای روزگار رو کنار گذاشتیم رفتیم سفر وثانیه به ثانیه روز و ساعت نزدیک شدن به تولدت رو فقط و فقط به شما اختصاص دادیم پارک و هرجایی که دوست داشتی رفتیم هرکاری که شما دوست داشتی انجام میشد هرچیزی که شما میگفتی خورده میشد و البته توسط شما هرآنچه از لباس تا اسباب بازی دیده میشد بی معطلی خریده میشد میدونم از هرس...
16 مرداد 1395

بای بای پوشک البته 1394/12/5

سلام فرشته نازم سلام مونس و قوت قلب سختترین روزهام سلام ماهترین ماهروی دنیا دقیقا 16 روز دیگه فرشته خونه ما میشه 3ساله قربون قد و بالات بشم که دیگه کاملا با درک و عاقل و فهمیده شدی من دارم با تمام وجود این حرف قدیمیهارو درک میکنم که میگن دختر مونس خوبیه واسه مادر الهی فدات شم که امید قشنگی هستی واسه یه آینده خوب. امروز روز خیلی خیلی خوبیه 1مرداد و تولد بابا داوود هست یه بوس بزرگ ازش گرفتیم و کلی بخاطر وجود پرارزش و عزیزش خداراشکر کردیم. واما... داستان از پوشک گیری که مدتهاست میخوام بنویسم اما آمادگی روحی خوبی نداشتم ولی نوشتن خاطراتش هم برای خودت جذاب خواهد بود و هم مامانهایی که سخت نگران این مرحله هستن و مثل خودم از این دوران پوشک گی...
1 مرداد 1395

چهارمین سالگرد ازدواج مامان وبابا

امروز چهارسال از این پیوند قشنگ گذشت و من هر روزش رو صدبار عاشقتر از قبل کنار مردترین مرد وپدر دنیا با اعماق وجودم لمس کردم چه خوب که یه تکیه گاه ،سنگ صبور،آرامش دل دوش به دوشم ایستاده و با تمام غمم و بی قراریهام واذیتهام محکم دستم رو گرفت و لحظه ایی رها نکرد. امسال اونقدر غم دلمون تلخ بود که هیچ شیرینی و کیک نبود که بتونه کاممون شیرین کنه.دقیقا مثل امروز صبح چهار سال پیش من از خواب بیدار شدم بابا مختار چمدون لباس عروسم برداشت و باهم سوار ماشین شدیم رفتیم آرایشگاه موقع پیاده شدن پیشونیم رو بوسید بابای شیک پوش و سرحالم کجایی... هرسال منتظر کیک امروزم بودی منم منتظر این جمله که بگی آزی چه کرده،وجودت رو و نشونه هایی که واسم میفرستی باتمام...
15 تير 1395

شروع سال 1395...

سلام دختر قشنگم عزیز باهوشم از خدا میخوام این سال جدید پر از اتفاق های خوب تو زندگیت همراه باشه یه سری اتفاقات خوبم تو سال گذشته واست بود مثل پروژه از پوشک گرفتن که چقدر راحت و شیرین پوشک رو گذاشتی کنار که انشالله سر یه فرصت مناسب میام و واست خاطره ثبت میکنم به هرحال فکرنکن از وجودت غافل شدم نه هرگز. داغ این سه ماه اینقدر تازه تازست که هرروز صبح بیدار شدنم و فهمیدن اینکه امروزم باباجون نیست سرآغاز روزم شده که با اشک شروع بشه اولین عید بدون عزیز دلم اولین روز پدر بدون بابای نفس و مهربونم  ای روزگار بی رحم چرا چرا... هرسال واسه روز پدر از چند روز قبل تدارکاتم شروع میشد کیک و... بازار رفتنها و با استرس هدیه خریدنها و هرثانیه سوال از باباد...
1 ارديبهشت 1395

30روز غم انگیز با نبود پادشاه قلبم پدرم

دخترم توصیف این غم سخت و کمر شکنه اینقدر روز و شبهای سختی میگذرونم که دیگه قدرت و توان از دستها و تمام بدنم رفته، توی دفتر خاطراتت نوشتم و عکس دلنوشته های غم انگیزم رو برات اینجا میزارم. دختر قشنگم عکس دلنوشته هام رو از وبلاگت برمیدارم و به همون دفتر خاطراتمون اکتفا میکنم .من و شما دوستهای خوب و دلسوز مجازی زیادی داریم که واقعا به من و شما محبت فراوانی دارن پیام های خصوصی زیادی بهم میدن از ناراحتی من خیلی غمگین میشن از همدردی و قوت قلبی که بهم میدن یک دنیا سپاسگزارم. همینکه هرکسی این پست رو ببینه واسه شادی روح پدر مهربون و عزیزترینم فاتحه و صلوات بفرسته یک دنیا باعث شادی من و آرامش روح پدرم هست. ممنونم❤ ...
5 اسفند 1394

سومین یلدات مبارک پرنسس خوشگلم

شب یلدا همیشه جاودانی است / زمستان را بهارزندگانی است شب یلدا شب فر و کیان است / نشان از سنت ایرانیان است یلدا مبارک کیک هندوانه و مسقطی انار دست ساز مامان آزی رولت هندوانه دست ساز مامان آزی البته قبل از گذاشتن داخل فر پادشاه قلب من و عزیزترین باباجون مختار دنیااااا   ...
8 دی 1394

خداحافظ دوران شیرخواری و نوزادی

سلام کودک من شروع کودکیت مبارک مامانمممم  قربون وجود با ارزشت بشم اینقدری بزرگ و عاقل و خوش زبون و البته بازیگوش شدی که نیاز به  بازی و توجه بیشتری داری ،یه ساعتهایی هم مامان ازی به خودش اختصاص داده خلاصه دیگه نمیدونیم ساعت چطوری میگذره واسه همین کمی سر زدن به وبلاگ نفسم به تاخیر افتاد اما این یادداشت رو همون شب 94/6/4 یعنی 2سال و19 روزگیت اولین شبی که رسما با دنیای شیرخواری خداحافظی کردی توی دفتر خاطراتت نوشتم همون موقع که از استرس شب تا صبح به پای تختت بیدار نشستم اما شما اینقدر خانم و فهمیده هستی که راحتتر از اون چیزی که دلهرش به دلم بود با این مسئله کنار اومدی البته از یک ماه نیم پیش آروم آروم شیر روزت رو قطع کردم تا به شیر ...
29 آبان 1394

تولد دو سالگی دایانا مهربون با تم خرس مهربون

تق و تق و تق در می زنه قاصدک اومد بگه تولدش مبارک خبر می ده به دوستا و فامیلا  دوساله شد دایانا جون نازگلک  شادی کنید بگید بزرگ و کوچک دایانا جونم تولدت مبارک خوشگل خانم گلابتون ابرو کمون چشم عسلی دایانا خانم خانم خانوما پرنسس طلا تاج سرما شادی دلمون چراغ خونمون زیباترین هدیه الهی قربونت بشم 16 مرداد 94 روز جمعه دوساله شدی خدایا شکرت پرنسس مهرویه ما دو سال از عمر پربرکتش رو پشت سر گذاشت فدای قد و بالات بشم و فدای هوش و ذکاوتت بشم فدای شیرین زبونیهات و حرف زدنهای قشنگت بشم که با هر یه جملش مامان رو غرق خوشحالی و نشاط میکنی وقتی با اون لهجه شیرین ...
26 مرداد 1394